استفاده از تجربه کاربر تو هر زمینه ای میتونه اثرات بهینه ای داشته باشه و این فقط به کامپیوتر محدود نمیشه. تو این پست نمونه ی عدم استفاده از تجربه کاربر توسط شهرداری ها رو مثال زدم. حتماً دیدین تو بعضی از پارک ها بخشی از چمن توسط مردم تبدیل به راه شوسه شده و هر کاری هم برای جلوگیری از عبور و مرور از این راه انجام بگیره باز کارساز نخواهد شد و نمیشه. من نظرم اینه : عوض اینکه سازمان ها و ارگان های مرتبط مردم رو برای شهرها طراحی کنن برعکسش رو انجام بدن بهترتره، در واقع بیان و شهرها رو برای مردم طراحی کنن. اگه اینکار صورت بگیره هم مردم راحت و راضی میشن و هم هزینه ها پایین میاد.
تو عکس های ادامه مطلب نتیجه ی طراحی مردم برای شهرها رو میتونید ببینید.
سلام. 2 روزه ویژوال استودیو 2015 رو به همراه نرم افزار Expression Blend که همون Wpf خودمون توش قرار داره رو با ویندوز 10 رو سیستم نصب کردم. این دو روز کاری با Blend خیلی بهم سخت گذشت. طوری که از شدت عصبانیت دیگه میخواستم کلاً از نرم افزارها و خدمات مایکروسافت خداحافظی کنم و برم به سمت لینوکس و اپل.
خب حالا واسه چی این همه بد میگم از ویژوال 2015 ؟ بریم ادامه مطلب تا بگم
خدا. بهترین طراح تجربه کاربری و رابط کاربری که تا حالا میشناسم. شاید بخواین بدونین از کجا معلوم؟ انسان کامل ترین موجود روی زمین. هر طوری فکر کنیم میبینیم که موجودی کامل مثل من و شما تو کره زمین وجود نداره.
از لحاظ تجربه کاربری (UX)
به عنوان مثال بینی بهترین محل قرار گرفتنش همین وسط صورته و اگه سمت راست یا پشت سر باشه بیشتر در معرض خطر قرار میگیره تا جلو. البته واسه بعضیا که زیاد اهل بزن بزن هستن بهترین UX اینه که بینی پشت سرشون باشه تا مشت های حریف به استخوان صورت بخوره :D . یا فکرش رو بکنین اگه چشم رو دست بود چی میشد :)) تو هر دست دادن ممکن بود انگشت طرف مقابل چشمون رو از حدقه دربیارهاز لحاظ رابط کاربری (UI)
رابط کاربری موجوداتی مثل انسان با همدیگه فرق داره. بینی رو مثال میزنم باز. رابط کاربری بینی آدما کلاً با همدیگه متفاوت اندر متفاوته. یکی بینی معمولی داره (این گروه بهینه هستن:)) یکی دیگه مثل من یه بینی کمی بزرگ داره (هر دم و بازدم 1 کیلو اکسیژن مصرف میکنه :)) و خیلیا هم که تازگیا بینیشون رو کلاً اندازه نخود میکنن (در اصل کم مصرفن مثل پراید:)). رابط کاربری رو میشه به همون زیبایی ترجمه کرد.
من اسما کروبی هستم، مدیر محصول و طراح تجربه کاربری، دانشجوی سال دوم
کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی. من همیشه توی خانواده به این معروف بودم که
وقتی خیلی کوچیک بودم هر سال از مدرسه به عنوان کسی که بیشترین کتاب رو
خونده جایزه میگرفتم. خیلی با خودم حرف میزدم و برای خودم قصه تعریف میکردم
و البته یکی از افتخارات دوران کودکیم این هست که توی همایش بچه های زمین
سلام، مقاله ام جزو ۱۰ مقاله برتر بود و یک هفته مهمان رئیس جمهور در هتل
لاله بودم!
ورود من به دنیای تکنولوژی و بخصوص وب از وقتی شروع شد که ۱۶ سالم بود و
پدرم شرکت ISP توی کرج افتتاح کرد. اون زمان بود که با وب آشنا شدم. همون
زمان ها HTML رو یاد گرفتم. CSS رو با کتاب امیر عباس یاد گرفتم (و اونموقع
هیچوقت فکر نمیکردم که یک زمانی با مترجم کتاب از نزدیک دوست و آشنا
باشم). دانشگاه اول IT خوندم و بعد نرم افزار، همین هم موجب شد بجای اینکه
مثل اکثر بچه های نرم افزاری به سمت برنامه نویسی یا شبکه برم، وارد شرکتی
شدم که در زمینه آموزش الکترونیکی فعالیت می کرد.